آینده بلاک چین چگونه خواهد بود؟ نوشته فرهاد مقدم سلیمی
بلاکچین و دلالی (بخش دوم)
فرهاد مقدم سلیمی
دلالی، چه آن را مفید و مولد بدانیم و چه غیر مفید و غیر مولد، با گسترش بلاک چین، به حاشیه رانده خواهد شد.
زیرا بلاک چین، خود “دلال اعظم” است که از طریق سیستم Peer-to-peer و شفافیت بیش از حد خود، امکان حذف کلیه ی واسطه ها و دلال ها را دارد.
فرض کنید که در شرایط کنونی که دائم ارزش ریال کاهش پیدا می کند، قصد خرید دلار می کنید.
اولین راهی که به طور سنتی پیش پای شماست مراجعه به یک صرافی (دلال ارز) است تا بتوانید از وی دلار مورد نیاز را خریداری کنید.
شک نکنید که وجود چنین دلالی (که عقل بشری در طی سالیان متمادی بوجودش آورده) برای کار شما واجب است.
یک صراف (دلال ارز) و مشتریان او سیستمی را تشکیل می دهند که یک سیستم تمرکز گرا یا Centralized نامیده می شود.
در یک سیستم تمرکز گرا، تمام مشتریان به یک سرور اصلی (صراف) متصل هستند بدون اینکه با هم رابطه ای داشته باشند.
مشتریان لزوما یکدیگر را نمی شناسند و این فقط سیستم مرکزی (صراف) است که مشتریان را می شناسد و مشتریان نیز او را می شناسند.
در سیستم تمرکز گرا با خاموش کردن سرور اصلی کلیه ی سیستم خاموش می شود.
اگر صراف (دلال ارز) مغازه ی خود را ببندد و دیگر خرید و فروشی انجام ندهد، دیگر نمی توان ارزی خرید یا فروخت و مشتریان نیز بدون ارز خواهند ماند.
همانطور که مشاهده می شود در یک سیستم سنتی تمرکز گرا، وجود دلالی که مشتریان هم برای خرید و هم برای فروش اقلام خود به او مراجعه کنند
و بتوانند به او اعتماد کنند ضروری است. در اینجا دلال نقش Server را در سیستم ما بازی می کند
که اگر نباشد، کامپیوترهای دیگر راهی برای وصل شدن به یکدیگر ندارند.
حال فرض کنید که یکی از دوستان با شما تماس می گیرد و اعلام می کند که مقداری دلار برای فروش دارد و از شما می پرسد که آیا تمایل به خرید دارید یا نه.
در اینجا شما آگاهانه، صراف یا دلال را دور زده اید و به طور مستقیم وارد معامله با یک فروشنده ی دلار شده اید.
این اولین گام برای تشکیل یک سیستم Peer-to-Peer است.
یعنی سیستمی که اعضا در آن به طور مستقیم و بدون حضور دلال و واسطه یا قدرت مرکزی با هم ارتباط دارند.
سیستم Peer-to-Peer یا P2P نوعی سیستم توزیع شده است
که کاربران نهایی هر سیستم را بدون احتیاج به واسطه ها – middlemen – به هم متصل می کند.
سیستم P2P به سرعت در حال از بین بردن نقش دلالان و واسطه ها و تبدیل شدن به “دلال اعظم” است.
سیستم های P2P به تدریج اما با گامهایی استوار در حال جایگزین شدن بجای هر گونه کسب و کار واسطه ای هستند.
این پدیده ی جهانی که Disintermediation یا “واسطه زدایی” نام گرفته است خیلی سریع در حال گسترش در کل جهان است.
در یک سیستم P2P که مثلا برای صرافی ایجاد شده است، دیگر احتیاج به هیچ واسطه ای به عنوان صراف نیست.
هر کس که قصد فروش ارز خود را دارد به طور مستقیم به یک خریدار نهایی متصل می شود و در این میان کارمزد دلالی به صفر می رسد.
کسی که قصد خرید ارز را دارد نیز به همین منوال به طور مستقیم به فروشنده ی واقعی وصل می شود
و بدون کارمزد و با بهترین قیمت ارز مورد نیاز خود را می خرد.
اینجا اما یک مشکل اساسی بوجود می آید که مساله ی “صحت معامله” یا Integrity است.
وقتی شما از یک صراف خرید ارزی خود را انجام می دهید، به او اطمینان دارید چون مجوزهای لازم را از مراجع ذیربط اخذ کرده است.
اما در سیستم P2P طرف حساب شما شخصی است که هیچ گونه شناختی از وی ندارید.
شخصی است که بیشتر از آنکه گوشت و استخوان باشد، از بیت و بایت تشکیل شده است.
یک آیکون خالی روی اینترنت.
چگونه می توان به وی اعتماد کرد و پول عزیزتر از جان را به وی سپرد؟
پاسخ این سوال اساسی را بلاکچین فراهم کرده است:
بلاک چین ایجاد کننده ی صحت و امنیت در یک سیستم P2P است.
فرهاد مقدم سلیمی
بلاک چین و سلامت مالی – بخش اول
فرهادم قدم سلیمی
در قسمت قبل رسیدیم به اینجا که:
“بلاک چین ایجاد کننده ی صحت و امنیت در یک سیستم P2P است”
در ادامه این موضوع را هم از جهت فلسفی و هم از جهت تکنیکی بررسی خواهیم کرد.
سلامت مالی که به زبان انگلیسی Integrity گویند، عبارت است از
شرایطی که سیستم کمترین ریسک زیان – Risk of Loss – و بالاترین درجه ی آزادی – Degree of Freedom – و صداقت مالی (شفافیت) – Transparency – را دارد.
یکی از شرایط اصلی ایجاد سلامت مالی در هر سیستم، درجه ی آزادی آن سیستم است که متاسفانه گاه به آن کمتر توجه می شود.
هر چه درجه ی آزادی یک سیستم بالاتر باشد، قدرت تطبیق و تصحیح سیستم بالاتر می رود
و به این ترتیب سیستم در مقابل عدم سلامت مالی (فساد) مقاوم می شود.
ایجاد سلامت مالی در یک سیستم بدون ایجاد حداقلی از درجه ی آزادی و شفافیت ممتنع است.
وقتی یک سیستم سلامت مالی ندارد، به این معنی است که درجه ی آزادی آن پایین است.
وقتی درجه ی آزادی را بالا ببریم به صورت خودکار سلامت مالی بالا می رود.
درجه ی آزادی یک سیستم توزیع شده – Distributed – امکان مشاهده – View – و گزارش دهی -Confirmation – هر یک از اجزا آن سیستم است.
درجه ی آزادی یک سیستم بین دو میزان حداقلی و حداکثری صفر و یک نوسان می کند.
درجه ی آزادی ‘صفر’ برای زمانی است که هیچ یک از اجزا سیستم امکان مشاهده و گزارش دهی – Confirmation – ندارند.
درجه ی آزادی ‘یک’ برای زمانی است که کلیه ی اجزا سیستم امکان مشاهده و گزارش دهی دارند.
شرط لازم برای اینکه یک سیستم توزیع شده ، “بلاکچین” باشد، این است که درجه ی آزادی کلیه ی اجزا آن “یک” باشد.
در یک سیستم بلاک چین درجه ی آزادی هر یک از اجزا – که به آنها Ledger گوییم – برابر یک است.
به این ترتیب هر یک از لجرها در سیستم بلاک چین آزادی مشاهده – View – و گزارش دهی – Confirmation – خواهند داشت.
سیستم ایمنی بدن انسان بر اساس فلسفه ی بلاک چین بنا شده است.
هر یک از سلول های بدن انسان دارای این درجه از آزادی هستند تا کوچکترین مشکل را به صورت “درد” به مغز منتقل کنند.
وقتی که ما از آرامبخش ها و داروهای مسکن استفاده می کنیم و یا در حالت بی حسی های کامل و موضعی، درجه ی آزادی سلول های بدنمان را پایین می آوریم
تا دیگر قادر به انتقال پیام به مغز (مشاهده و گزارش دهی) نباشند.
در چنین حالتی البته تسکین موقت ایجاد خواهد شد.
لیکن اگر به طور کلی درجه ی آزادی سلول های بدن را پایین آوریم امکان ارسال پالس های درد را به مغز نخواهند داشت و در صورت اولین مشکل، سیستم بدن ایمنی و صحت – Integrity – خود را از دست خواهد داد.
وقتی درد یا مشکلی وجود دارد، اجزای یک سیستم باید بتوانند این را با آزادی مخابره کنند.
در غیر اینصورت سیستم صحت – Integrity – خود را به سرعت از دست خواهد داد و فاسد – Corrupt – خواهد شد.
یک جامعه نیز دقیقا همین کارکرد را دارد.
اگر در یک جامعه هر کدام از اعضا بتواند مشکلات و مفاسد را رصد و گزارش کند و در مقابل کاستی ها اعتراض نماید، آن جامعه به سرعت مسیر خود را تصحیح خواهد کرد.
لیکن چنانچه امکان اعتراض به مشکلات و گزارش آنها نباشد، به سرعت دچار فساد می شود و از مسیر اشتباه باز نمی گردد.
خاطرم هست که چند وقت پیش از روزنامه نگار معروفی (آقای عباس عبدی) خواندم
که ایشان اولین قدم برای اصلاح جامعه ی کنونی کشور از برخی مفاسد را باز کردن فضای صدا و سیما دانسته بود.
این نظر به شدت با مبانی تعریف صحت و امنیت در بلاک چین مطابقت دارد.
اگر فضای رسانه ای یک کشور باز باشد، به این معنی خواهد بود که هر یک آحاد آن کشور امکان مشاهده و ارسال گزارش را خواهد داشت
و در این حالت درجه ی آزادی سیستم به یک رسیده و بسیاری مفاسد جلوگیری می شود.
یک فضای باز رسانه ای اولین قدم برای ایجاد Integrity می باشد.
در یک بلاک چین فضا کاملا برای لجرها باز است تا هر پالسی می خواهند ارسال کنند.
توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که هیچ سیستمی به خودی خود کامل نیست.
بنابراین اگر درجه ی آزادی اجزای سیستم یک باشد، با گزارش شدن عیوب و پرداختن به آنها امکان تصحیح سیستم و پیشرفت آن به سمت بهتر شدن و تکامل ایجاد می شود
و چنانچه درجه ی آزادی پایین باشد، چون هیچ مشکلی گزارش نمی شود، بنابراین هیچ عزمی نیز برای تصحیح عیوب و نواقص شکل نمی گیرد
و وضعیت روز به روز بدتر خواهد شد.
دمکراسی، یک از پر عیب ترین انواع سیستم حکومتی است.
لیکن عموما در کل جهان بیشتر از سیستم های حکومتی دیگر مورد پذیرش قرار گرفته است، صرفا به این علت که قدرت تصحیح خود را دارد
و از ابتدا فرض را بر این گذاشته که ناقص است.
فرهاد مقدم سلیمی