بلاک چین و آینده درخشان. در صورتی که به بلاک چین و کریپتوکارنسی ها علاقه مند هستید جلسات آموزشی فرهاد اکسچنج که توسط فرهاد مقدم سلیمی تهیه شده است را از دست ندهید.
چه چیز در انتظار بلاک چین است!
بلاک چین و سلامت مالی – بخش دوم:
فساد، به مثابه تلاش برای رسیدن به سلامت مالی!
فرهاد مقدم سلیمی
در قسمت قبل گفتیم که شرط لازم – و نه کافی – برای اینکه یک سیستم نظیر به نظیر – P2P – تبدیل به بلاک چین شود این است که درجه ی آزادی – Degree of Freedom – آن برابر با یک باشد.
یعنی کلیه ی اجزا آن امکان مشاهده و گزارش – View and Confirmation – داشته باشند.
در این صورت هر یک از اجزا آن بلاک چین یک لجر – Ledger – نامیده می شود.
هنگامی که درجه ی آزادی سیستم بالا باشد سلامت – Integrity – آن بالا می رود.
هنگامی که درجه ی آزادی سیستم پایین باشد، سلامت سیستم خدشه دار می شود و اصطلاحا سیستم دچار فساد – Corruption – می شود.
نکته اینکه فساد در سیستم های نظیر به نظیر به صورت حالت عدم وجود سلامت مالی – Integrity – در نظر گرفته نمی شود.
فساد در سیستم نظیر به نظیر – P2P – با درجه ی آزادی پایین عبارت است از تلاش هر یک از اجزا سیستم برای رسیدن به سلامت مالی – Integrity .
یعنی هنگامی که سیستم دارای درجه ی آزادی پایین باشد
هر یک از اجزا سیستم تلاش و عملی را برای ایجاد سلامت مالی و افزایش درجه ی آزادی انجام می دهد
که آن تلاش و عمل در حالت کلی “فساد” – Corruption – نام دارد.
حدود پنجاه سال قبل (سال 1968) ساموئل هانتینگتون در مقاله ای با عنوان “فساد و مدرنیته” – Corruption and Modernization – به این نکته ی کلیدی در جوامع و سیستم های انسانی نیز اشاره کرد:
CORRUPTION may thus be functional to the maintenance of a political system in the same way that REFORM is.
در سیستم های سیاسی، فساد به مثابه تلاش برای ایجاد اصلاحات – Reform – برای نگهداری سیستم عمل می کند.
از همین روست که فرهنگ عامه زشتی فساد را در جوامع مختلف تا حد ممکن کم کرده است.
مثلا در ایتالیا مردم عادی فساد را “یک هل کوچک” – spintarella – و در یونان “یک بسته ی کوچک” – fakelaki – و در فرانسه “یک گیلاس شراب” – pot-de-vin – و در مصر “پول سیگار” و در سوریه “پول یک فنجان قهوه” و در ایران خودمان “پول چای” یا “شیرینی” نامیده اند.
توجه شود که با مطرح کردن نظریه هایی
چون “فساد به مثابه اصلاح (Reform)” از هانتینگتون و یا “فساد به مثابه روغن چرخهای توسعه” از لف (1964) – Leff – و لویی (1985) – Lui – هیچ کدام از تئوریسین های این نوع تفکر نخواسته اند که از زشتی فساد بکاهند و مبارزه با آن را به حاشیه برانند.
آنچه مد نظر بوده است پر رنگ کردن این تفکر است که مبارزه با فساد به تنهایی بی فایده است
زیرا فساد خود معلول است و نه علت و ابتدا به ساکن باید علل آن را درمان کرد.
چنانچه درجه ی آزادی یک سیستم P2P پایین باشد، هر یک از اجزا تلاش خواهد کرد که در محدوده ی خود حرکتی را طراحی کند که منجر به آزادی عمل بیشتر او گردد.
اگر چه اجزا یک سیستم P2P صرفا از بیت و بایت تشکیل شده اند، لیکن پشت هر جزء یک موجود انسانی است که احتیاج به حرکت دارد و دارای منافع و احتیاجاتی است.
این حرکت طبعا جهت افزایش آزادی آن جزء خاص است.
لیکن چون درجه ی آزادی کل سیستم پایین تعریف شده است
حرکت یک جزء در جهت ایجاد درجه ی آزادی بیشتر، تخطی از قانون کل سیستم و نتیجتاً “فساد” به شمار می رود.
کاملا واضح است که فساد ذکر شده از این جهت حاصل شده که یک جزء سیستم – Individual – بر خلاف قانون و مصالح کل سیستم – Whole – حرکت کرده است.
جزء در جهت درجه ی آزادی بیشتر (که منافع او را برآورده می کند) حرکت کرده، لیکن این درجه ی آزادی بیشتر برای جزء در جهت قانون و منافع کل سیستم نیست.
این یعنی فساد.
در صورتی که به بلاک چین و کریپتوکارنسی ها علاقه مند هستید جلسات آموزشی فرهاد اکسچنج که توسط فرهاد مقدم سلیمی تهیه شده است را از دست ندهید.
می توان ثابت کرد که درجه ی آزادی پایین، هیچ گاه در جهت منافع و مصالح یک سیستم کلی نیست.
استدلال به طور خلاصه و مفید این است که وقتی درجه ی آزادی پایین است، کسی بوده که این مصلحت و قانون را برای کل سیستم ایجاد کرده است.
بدون شک آن جزء از سیستم (یا گروهی از اجزاء) که این قانون را وضع کرده اند و درجه ی پایین آزادی را برای سیستم تعریف کرده اند
خود از درجه ی آزادی بالاتری برخوردار بوده اند. چون اگر درجه ی آزادی آن جزء یا گروه از اجزاء در حد آزادی دیگر اجزاء بود، امکان وضع این قانون و مصلحت را نمی داشتند.
پس جزء یا گروه اجزایی در سیستم وجود دارند که درجه ی آزادی آنها بالاتر از دیگر اجزاست و این همان “فساد” هست.
بنابراین درجه ی آزادی پایین فقط در جهت منافع و مصالح جزء یا گروه اجزاء با درجه ی آزادی بیشتر خواهد بود و نه در جهت منافع و مصالح کل سیستم و گزاره ی ما در مورد سیستم های نظیر به نظیر – P2P – ثابت می شود
که درجه ی آزادی پایین، هیچ گاه در جهت مصالح و منافع یک سیستم کلی – Wholistic System – نیست.
فرهاد مقدم سلیمی
بلاک چین و سلامت مالی – بخش سوم
فرهاد مقدم سلیمی
اولین بار که صحبتی از بیت کوین به گوشم خورد، قیمتی حدود 30 دلار داشت.
اولین بیت کوین هایم را حوالی 30 دلار خریدم.
آن زمان کلی حرف و حدیث داشت و صحبت های مختلفی در بین بود.
گفتم یا شانس و یا اقبال.
چند تا بیت کوین خریدم و منتظر ماندم تا به سود برسد.
فارکس کار بودم و ادعای “تریدر” بودنم گوش فلک را پر کرده بود.
اما چشمتان روز بد نبیند.
در ظرف مدت کمی بیت کوین سقوط کرد و شد 2 دلار!
کلی ضرر ماند روی دستم. پایان سرمایه گذاری اولم در بیت کوین در حد مارجین کال بود.
در صورتی که به بلاک چین و کریپتوکارنسی ها علاقه مند هستید جلسات آموزشی فرهاد اکسچنج که توسط فرهاد مقدم سلیمی تهیه شده است را از دست ندهید.
دیگر طرف بیت کوین نرفتم تا وقتی که حدود 1000 دلار شده بود.
دوباره تب و تاب بیت کوین آمده بود
و در محافل زیادی در بین دوستان صحبت از بیت کوین بود که ظرف مدت کمی از 2 دلار به 1000 دلار رسیده بود!
از بخت بد، از همان روز که ما بیت کوین را حوالی 1000 دلار خریدیم ، یک تاپ حسابی ساخت و به قدرت خدا حتی یک دلار هم بالاتر نرفت.
شروع کرد به پایین آمدن – چه پایین آمدنی – و رسید به 200 دلار.
این بار اما دیگر بازار را رها نکردم.
علیرغم ضررهای اولیه ماندم و هر چه بیشتر در مورد بلاک چین و علت پیدایش بیت کوین دانستم
بیشتر متقاعد شدم که آینده ی سیستم مالی در دستان بلاک چین و سیستم های مبتنی بر این تکنولوژی خواهد بود.
از آن موقع تا کنون کمابیش در تمام احوال در پوزیشن Buy (خرید ) بوده ام
و جز در اندک مواقعی که بازار یک سیگنال Sell (فروش) بی بروبرگرد داشته است، عموما شعار HODL را سرلوحه ی کارم قرار داده ام.
(هودل ها می گویند فقط بیت بخر و نگه دار).
شاید هم اشتباه کنم و بقول وارن بافت 89 ساله، جزو احمق هایی باشم که در بازار بیت کوین به فکر روزهایی طلایی هستند.
وارن بافت – تریدر اسطوره ای – چندی پیش گفت به نظر او خریداران بیت کوین احمق هایی هستند
که امیدوارند بتوانند بیت کوین خریداری کرده را به احمق تر از خودشان بفروشند و سود کنند!
اما بهرحال کل زندگی کردن یک ریسک است.
یک انسان همین که توانسته از بین چند صد میلیون اسپرماتوزویید پدر، راه به تخمک ببرد و تبدیل به موجود زنده شود
یعنی که قبلا در یک لاتاری با شانس یک به چند صد میلیون برنده شده است.
چرا انتظار نداشته باشیم که دوباره بتواند برنده شود؟
در صورتی که به بلاک چین و کریپتوکارنسی ها علاقه مند هستید جلسات آموزشی فرهاد اکسچنج که توسط فرهاد مقدم سلیمی تهیه شده است را از دست ندهید.
یکی از بزرگترین اختراعات بشر Decentralize کردن حکومت و زمامداری حاکمان بوده است.
این تکنولوژی در حیطه ی علوم انسانی اولین بار توسط متفکر فرانسوی مونتسکیو در کتاب “روح القوانین” مطرح شد
و یکی از بزرگترین اثرات را بر ایجاد دمکراسی و آزادی بشر از چنگال حکومت های توتالیتر داشت.
منتسکیو با اختراع حکومت Decentralize نیروهای مختلف حکومتی را که در یک قوه تجمیع شده بود در بین سه قوه ی قضاییه، مقننه و مجریه توزیع کرد
و کشورهایی که توانستند به روح القوانین وی برسند و روح توزیع قدرت را درک کنند، پیشرفت چشمگیری برای بشریت ایجاد کردند.
بلاک چین و کریپتوکارنسی های ایجاد شده بر بستر آن نیز قدم جدید بشریت برای Decentralize کردن قدرت های مالی است که بشریت را احاطه کردند.
بلاک چین یک GPT – General Purpose Technology جدید است
که شواهد بسیاری تایید می کند که احتمال بسیار زیاد آینده ی سیستم های مالی دنیا باشد
(GPT ها تکنولوژی هایی هستند که دنیای بشریت را با یک پیشرفت و تغییر بزرگ همراه کرده اند. مثل اختراع چرخ یا ماشین بخار).
در صورتی که به بلاک چین و کریپتوکارنسی ها علاقه مند هستید جلسات آموزشی فرهاد اکسچنج که توسط فرهاد مقدم سلیمی تهیه شده است را از دست ندهید.
سیستم مالی بدون سلامت مالی – Integrity – بی فایده است.
اما بلاک چین چگونه سلامت مالی را ایجاد می کند؟
مگر می شود بدون داشتن مرجع، بدون داشتن بانک مرکزی یا دولت یا حکومت و یا هر قوه ی فائقه ی دیگر که بتواند
به عنوان مرجع در نظر گرفته شود، سلامت و اعتماد مالی ایجاد کرد؟
پاسخ به این سوال کلید حل معمای بیت کوین است.
علاقه من به بیت کوین از همین جا شروع شد.
فرهاد مقدم سلیمی